- رافع هندی (فِ)
هندی، سید محمد کاظم فرزندابوالقاسم و برادر سید احمد حسین. وی از شعرای هندوستان و در خدمت شاه فرخ سیر بود. قطعۀ زیر ازوست:
بهار تازه ای دیدم رخش را نیمرنگ امشب
که میزد آتش صدرنگ در شهر فرنگ امشب
کنون ماند دل صدچاک چاکم تا دم محشر
ز مژگان درازی خورده ام زخم خدنگ امشب.
(از الذریعه ج 9 بخش 2) (قاموس الاعلام ترکی ج 3).
رجوع به صبح گلشن ص 171 شود
بهار تازه ای دیدم رخش را نیمرنگ امشب
که میزد آتش صدرنگ در شهر فرنگ امشب
کنون ماند دل صدچاک چاکم تا دم محشر
ز مژگان درازی خورده ام زخم خدنگ امشب.
(از الذریعه ج 9 بخش 2) (قاموس الاعلام ترکی ج 3).
رجوع به صبح گلشن ص 171 شود
